9 فیلم زندگی نامه ای برتر از کارگردان هایی تحسین شده
به گزارش ایران عکس، شما نمی توانید دوباره به گذشته بروید اما می توانید آن را در یک فیلم بازسازی کنید. اغلب اوقات، یک کارگردان در اوایل کار خود رویکردی نیمه اتوبیوگرافیک در یکی از فیلم هایش در پیش می گیرد.
او داستانی را که مربوط به سال های کودکی یا نوجوانی اش است و از همه مجذوب کننده تر به نظر می رسد روایت می نماید. در برخی مواقع دیگر، شاید یک کارگردان که در اواسط دوران حرفه ای خود قرار گرفته است، می تواند با کاوش گذشته خود، به خلاقیت جدیدی برسد.
خوشبختانه بیشتر فیلم های این سبک، از نظر تجاری یا کارشناسی پیروز بودند. بنابراین به وضوح، مخاطبان خاصی برای این نوع از فیلم های فوق شخصی وجود دارد. به نظر می رسد که با اکران فیلم های سوغات: قسمت دوم، بلفاست و هم چنین فیلم زندگی نامه ای استیون اسپیلبرگ در آینده، هنوز جایی در سینما برای کارگردانانی که داستان خودشان را روایت می کنند وجود داشته باشد.
9. چهارصد ضربه (The 400 Blows)
- کارگردان: فرانسوا تروفو
- بازیگران: ژان پیر لاد، آلبرت لمی، کلیر موریه
- تاریخ انتشار: 1959
- امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
اولین فیلم فرانسوا تروفو یکی از تاثیرگذارترین فیلم هایی است که تا به حال ساخته شده است و در آن، کارگردان، داستان شخصی خود را به شکلی نفس گیر بیان می نماید. فیلم چهارصد ضربه روی کودکی به نام آنتوان دوینل متمرکز است که در خیابان های پاریس دچار مشکل می گردد. آنتوان، بسیار شبیه به تروفوی جوان، از خانواده ای از هم گسیخته می آید و چندین بار بین اعضای مختلف خانواده، پاس کاری می گردد تا این که در نهایت، با مادر و ناپدری اش زندگی می نماید. آنتوان مسائل زیادی با والدینش دارد و مسئولان مدرسه نمی دانند با او چه کنند اما سینما مانند راه فراری برای اوست.
این فیلم از ماهیت متفکرانه سینما برمی آید که تروفو آن را در بزرگسالی و هنگامی که برای یک مجله فیلم فرانسوی مطلب می نوشت، درک کرده بود. بسیاری دیگر از سینماگران و کارگردانانی هم که موج نو فرانسه را خلق کردند، در آن مجله فعالیت داشتند. یکی از ایده هایی که این مجله بر آن تاکید داشت، نظریه مولف بود که در آن، کارگردان دقیقا مانند نویسنده یک رمان، تنها نویسنده یک فیلم است. به سختی می توان نمونه اولیه ای بهتر از چهارصد ضربه پیدا کرد. او با گنجاندن داستان کودکی خود در فیلم و به کارگیری انواع تکنیک های فیلمسازی که در طول زندگی حرفه ای خود بار ها از آن ها استفاده کرد، اثری ساخت که غیرممکن است کس دیگری بتواند مشابه آن را بسازد.
8. آمارکورد (Amarcord)
- کارگردان: فدریکو فلینی
- بازیگران: مگالی نوئل، برونو زنین، ماریا آنتونیتا
- تاریخ انتشار: 1973
- امتیاز راتن تومیتوز: 87 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
در چهارصد ضربه، کارگردان از دیدگاه نوجوانی به عنوان شخصیت اصلی، به گذشته نگاه می نماید و در آمارکورد نیز ما سیل خاطراتی را تجربه می کنیم که کارگردان از طریق آن ها دوران جوانی اش را بررسی می نماید. فدریکو فلینی کارگردان فیلم، به شهری ساحلی در شمال ایتالیا که در آن بزرگ شده است، ریمینی، بازمی گردد. او دورانی را بازسازی می نماید که در آن، حزب فاشیست موسولینی، قبل از دوران پرآشوب جنگ جهانی دوم، قدرت را در ایتالیا به دست گرفته بود.
فیلم، کم تر به بیانیه های سیاسی می پردازد و بیشتر، روایتی چرخان از شخصیت های رنگارنگ است که نمادی از جنب و جوش و انسانیت هستند و حتی زمانی هم که صاحبان قدرت تلاش می کنند آن ها را سرکوب کنند، شکوفا می شوند. این فیلم شاید در نهایت این دوره سخت در تاریخ ایتالیا را کمی راحت جلوه دهد اما علاقه ای که فلینی به این شخصیت ها دارد واقعا جالب توجه است. از این که آن ها واقعی هستند یا خیالی، بگذریم، چرا که جالب این جاست که این افراد مختلف حتی در این مرحله از زندگی حرفه ای فلینی نیز در فکر او ماندگار بوده اند.
7. فانی و الکساندر (Fanny and Alexander)
- کارگردان: اینگمار برگمان
- بازیگران: اوا فرولینگ، برتیل گوو، آلن ادوال
- تاریخ انتشار: 1982
- امتیاز راتن تومیتوز: 100 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
به سختی می توان به کارگردان دیگری به غیر از برگمان اشاره کرد که به کاوش در موضوعاتی که فقط بزرگسالان مجبور به تامل در آن هستند، متعهد باشد. به همین علت، برگمان تصمیم گرفت آخرین فیلم خود را درباره دوران کودکی یک فرد بسازد که بی شباهت به دوران کودکی خودش نیست. داستان در اوپسالا در سوئد روایت می گردد. فانی و الکساندر که در ابتدا برای تلویزیون سوئد و به عنوان یک مینی سریال 4 قسمتی طراحی شد، در یک نسخه 188 دقیقه ای کوتاه (اما به هر حال گسترده) در سینما منتشر شد و به وضوح حاوی موضوعاتی است که برگمان هیچ مسئله ای برای پرداختن به آن ها نداشت.
این اثر یکی از گرم ترین و صمیمی ترین فیلم های برگمان است، چرا که بچه هایی که ما فیلم را از طریق چشمانشان می بینیم، کم تر تحت تاثیر بدبینی و سنگینی بزرگسالانه دیگر فیلم های برگمان هستند. با این حال، برگمان در این فیلم الکساندر را دارد که دائما با ناپدری اسقف خود و اخلاق سخت مذهبی او درگیر است و این کارگردان از این طریق به بی رحمی جهانی بزرگسالان می پردازد. تاثیرگذارترین لحظه فیلم نیز احتمالا شخصی ترین لحظه آن است، زمانی که الکساندر را در حال بازی با فانوس جادویی می بینیم، لحظه ای که برگمان، آن را به طور کامل از زندگی خود بازگو کرده است و به شیفتگی خود به جادوی سینما در آینده اشاره می نماید.
6. کروکلین (Crooklyn
- کارگردان: اسپایک لی
- بازیگران: زلدا هریس، ایف وودارد، اسپایک لی
- تاریخ انتشار: 1994
- امتیاز راتن تومیتوز: 77 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7 از 10
شخصیتی در کروکلین وجود دارد که در واقع نمود دوران کودکی اسپایک لی است (او عینک بزرگی دارد و عاشق نیکس است) و این فیلم نمونه نادری است که به طور هم زمان، چندین داستان زندگی نامه ای را روایت می نماید. کروکلین از طریق اسپایک لی کارگردانی شده و بدون شک فیلمی با سبک و لحن اسپایک لی است اما او آن را با خواهر و برادرش، جوی سوزانا لی و سینک لی نوشته است. این اثر، فیلمی با موضوع خانواده ای است که در دهه 70 میلادی در بروکلین زندگی می کنند و شباهت هایی به زندگی واقعی لی دارند (پدر خانواده، آهنگساز و مادر، معلم است و والدین خود اسپایک لی نیز این گونه بودند). این فیلم یک جواهر کوچک دست کم گرفته شده در بین آثار اسپایک لی است و نکاتی بسیار تکان دهنده دارد.
لی کم تر به کاوش در داستان شخصی خود می پردازد و بیشتر بر روی چالش های والدینش برای حفظ خانواده و همچنین تروی، دختر تنهای خانواده، متمرکز است. لی در صحبت هایی درباره فیلم در سال 2018 گفت که خودش و برادر و خواهرش که فیلم را نوشته اند، ناخواسته در حال نوشتن نامه ای عاشقانه برای مادرشان بودند و جالب این جاست که فیلم توانست این گرما و صمیمیت را به خوبی منعکس کند و خانواده ای را نشان دهد که علی رغم شرایطی سخت، در کنار هم رشد می کنند.
5. تقریبا مشهور (Almost Famous)
- کارگردان: کامرون کرو
- بازیگران: کیت هادسون، بیلی کراداپ، پاتریک فوجیت
- تاریخ انتشار: 2000
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.9 از 10
این فیلم ممکن است در میان تمام فیلم های این لیست، کمی نامرتبط باشد و در عین حال، کارگردان آن ادعا کرده است که بیشتر اتفاقات فیلم در واقعیت رخ داده اند. کامرون کرو در 15 سالگی و در طی یک سری اتفاقات تصادفی، در اواسط دهه 70 میلادی به نویسنده تور رولینگ استون تبدیل شد و وقایع پیرامون شخصیت های برجسته راک مانند برادران آلمن، لد زپلین و وینیارد اسکینیارد را پوشش داد. او در تقریبا مشهور، این تجربیات را به یک داستان ساده تبدیل می نماید و ویلیام میلر (پاتریک فوجیت) در موقعیتی مشابه نوجوانی کرو قرار می گیرد و با گروهی خیالی به نام استیل واتر به یک تور کنسرت می رود.
این فیلم در واقع ادای احترامی به حوزه راک در دهه 70 میلادی و روزنامه نگارانی است که آن سبک را پوشش می دادند و دیدگاه و حال و هوای دهه 60 را در دهه 70 نیز حفظ کردند. فیلم های کرو بعد از آن افت کردند اما تقریبا مشهور، دست کم اثری طلایی است که کم تر کسی می تواند فیلمی مشابه آن بسازد.
4. ماهی مرکب و نهنگ (The Squid And The Whale)
- کارگردان: نوآ بامباک
- بازیگران: جسی آیزنبرگ، لورا لینی، اوون کلاین
- تاریخ انتشار: 2005
- امتیاز راتن تومیتوز: 92 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
نوآ بامباک چندین بار اظهار کرده است که فیلم ماهی مرکب و نهنگ دارای داستانی تخیلی است، اگرچه هسته اصلی فیلم شباهت های زیادی به موضوع طلاق والدینش دارد. صرف نظر از این، می توان برخی از عدم قطعیت های والت (شخصیت جسی آیزنبرگ) را با خود بامباک مرتبط دانست. او تمایلی به پرداختن به موضوعات نزدیک به تجربیات خود نداشت و در ابتدا می خواست تا وس اندرسون، نویسنده همکارش، فیلم را کارگردانی کند.
بامباک همچنین مطمئن نبود که موضوع طلاق آن قدرها جالب باشد و فکر نمی کرد که جهان به یک درام دیگر درباره تیپ های روشنفکر نیویورکی نیاز داشته باشد (البته هیچ کس دیگر نمی خواهد فیلم های وودی آلن را تماشا کند و همین موضوع، ماهی مرکب و نهنگ را به یک جایگزین مجذوب کننده تبدیل می نماید). با این حال، کاوش در زندگی شخصی این کارگردان، نتیجه مطلوبی داشت و حرفه کاری بامباک را که پس از فیلم های دهه 90 او رو به افول رفته بود احیا کرد. فیلم، یادآور دوره میانی حرفه اوست که در آن، شاهد طرح های بالغانه تری از شخصیت ها بودیم که مجذوب کننده و در عین حال، آزاردهنده بودند.
3. درخت زندگی (The Tree of Life)
- کارگردان: ترنس مالیک
- بازیگران: برد پیت، شان پن، جسیکا چستین
- تاریخ انتشار: 2012
- امتیاز راتن تومیتوز: 84 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.8 از 10
البته خیلی نمی توان زندگی نامه ای بودن این فیلم را تایید کرد، زیرا ترنس مالیک یکی از منزوی ترین کارگردانان سینماست. با این حال، به نظر می رسد آن چه که درفیلم رخ می دهد به زمانی باز می گردد که مالیک در دوران کودکی اش قرار داشت و به جایگاهش در جهان فکر می کرد. فیلم بر روی خانواده اوبراین تمرکز می نماید که درست مانند خانواده مالیک، در واکو در تگزاس زندگی می کنند.
مالیک پدری جاه طلب و سلطه جو داشت که بسیار شبیه شخصیت پدری است که برد پیت نقش او را در درخت زندگی بازی می نماید. قسمت اعظم داستان فیلم در فضای تگزاس و در دهه 50 میلادی اتفاق می افتد و آشکارترین عنصر زندگی نامه ای فیلم، رابطه نه چندان جالب استیو، پسر نوجوان فیلم با پدرش است که با توجه روایت های دوستان خانوادگی، به نظر می رسد بی شباهت به داستان زندگی خود مالیک نباشد. استیو در سکانس های امروزی و در بزرگسالی به عنوان معماری بی هدف در فیلم دیده می گردد که این مسئله، خیلی با داستان زندگی خود مالیک همسو نیست. اگرچه مخاطب باز هم احساس می نماید که مالیک در حال بروز دادن احساسات خود درباره طبیعت و معنویت است. البته او هرگز مصاحبه ای انجام نداده است که در آن، این موارد را تایید کند.
2. لیدی برد (Lady Bird)
- کارگردان: گرتا گرویک
- بازیگران: سرشه رونان، تیموتی شالامی، لوری متکالف
- تاریخ انتشار: 2017
- امتیاز راتن تومیتوز: 99 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.4 از 10
این اثر هم یکی دیگر از آن مواردی است که کارگردان، اتوبیوگرافیک بودن آن را رد کرده است. گرتا گرویگ گفته است: هیچ چیز فیلم به معنای واقعی کلمه در زندگی من اتفاق نیافتاده است اما هسته آن، وجود و دانسته های من را به نمایش می گذارد. این جملات مطمئنا قابل باور هستند، زیرا نوجوان سرسختی که ما در لیدی برد دنبال می کنیم، اصلا با فرد انرژیکی که هنگام بازیگری گرویگ قبل از کارگردان شدن او دیده بودیم، مطابقت ندارد. گرویگ آشکارا به همکاری با بازیگرانی خاص مانند سرشه رونان علاقه دارد و شخصیت فیلم را می توان تلفیقی از گرویگ نوجوان و برداشت رونان از این نقش دانست.
چه اتفاقات فیلم واقعا برای گرویگ رخ داده باشند یا نه، تصور این که کارگردان دیگری بتواند چنین اثری را با احترام و عشق شخصی به ساکرامنتو بسازد سخت است. این شهر با کالیفرنیای موجود در فیلم فاصله زیادی دارد اما در هنگام تماشای لیدی برد، اصلا متوجه این موضوع نخواهید شد. گرویگ با برانگیختن احساسات پیچیده ای که همه افراد نسبت به زادگاه خود دارند، رابطه خود با زادگاهش را به خوبی به نمایش می گذارد و نشان می دهد که حتی اگر از زادگاه خود، بدتان بیاید، آن محل بخشی جدایی ناپذیر از شخصیت شماست.
1. سوغات (The Souvenir)
- کارگردان: جوآنا هاگ
- بازیگران: آنر سویینتون بایرن، تیلدا سویینتون، ریچارد آیود
- تاریخ انتشار: 2019
- امتیاز راتن تومیتوز: 89 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 6.4 از 10
جوآنا هاگ در ابتدا می خواست زندگی نامه ای بودن سوغات و هر گونه شباهت آن به زندگی خودش را رد کند اما بعدا گفت: فکر می کنم باید اعتراف کنم که آن ها خاطرات من هستند. هاگ مانند جولی، نقش اول فیلم سوغات، در اوایل دهه 80 میلادی دانشجوی سینما بود و با مردی مسن تر که معتاد به هروئین بود، رابطه داشت. این فیلم یک مقدمه چشم نواز به سوی بزرگسالی، برای جولی است و هاگ اثر مجذوب کنندهی می سازد و فیلمی درباره احساسات مختص به آن سن می آفریند و همچنین آن را با دلشکستگی حاصل از رابطه ای کاملا به هم ریخته، تلطیف می نماید.
هاگ در واقع لایه دیگری از واقعیت به فیلم می افزاید و نقش جولی را به آنر سویینتون بایرن، دختر تیلدا سویینتون، می سپارد که در واقع در مدرسه فیلم سازی و همان فضایی که در فیلم به تصویر کشیده می گردد، همکلاسی هاگ بود. با انتشار خبر ساخت قسمت دوم فیلم سوغات، می توان حدس زد که این اثر اولیه، فقط آغاز کار بوده است.
منبع: Collider
منبع: دیجیکالا مگ